محمدصادق زمانی

مریم قدیس رویاهای من! حالم بد است!

مریم قدیسِ رویاهای من! حالم بد است!
عصمت لبهای دیندارت کمی بیش‌ از حد است!

از می انجیلِ لب‌هایت کمی مستم بکن
منجی جانم بشو، اینجا پُر از دیو و دد است

در وجودم اورشلیمی ساختم بی‌تاب تو
گر تو باشی راهبه‌، پس کل دنیا معبد است

کاهنِ غاصب، مسلط شد به بیت القدسِ جان
هرکه با عشقم درافتد بی‌گمان او مرتد است

گرچه تو پرطاقتی، مغرور و باصبری ولی
مریم قدیس رویاهای من! حالم بد است!

...

عاشقانه, غزل ‏ - نظر دهید...