امدادرسانی پس از این زلزله می کرد!
ای کاش که این سوخته دل حوصلـه می کرد
از سوزِ جدایی تو کمتر گله می کرد
رفتی و فروریختم؛ ای کاش کسی بود
امدادرسانی پس از این زلزله می کرد
یاد آر دو چشمـی که چو گیسوی تو می دید
سلسال روان از خَم آن سلسلـه می کرد
افسوس ندانست دلت: زخم دلم را
شمشیر نمی کرد که این فاصله می کرد
کشتیِ نگاهت همه جا رفـت؛ چه می شد
گاهی سفری هم سوی این اسکله می کرد؟
بیهـوده چه نالیم؟ که دل باید از آغاز
فکرِ گذر از سختی این مرحله می کرد