نسیم جعفری

چشمان تو معجون شیرینی است!

چشمان تو معجون شیرینی است
فنجانی از افسون و جادوهاست

این شیرقهوه تلخ هم باشد
شیرین تر از محصول كندوهاست

با أخم و لبخندت خرابم كن
با تلخ و شیرینت بشورانم

من دوست دارم تلخ خندت را
طرحی كه رسم باغ لیموهاست

دل می برد شهر سمرقندت
داغ است بازار بخاراها

با حافظ از شهری گذشتم كه
وجه الضمان خال هندوهاست

روی از تو برگرداندم و دیدم
سمت جهان من عوض می شد

تا رو نگردانی به من، دنیام
دلواپس كوچ پرستوها ست

زاینده رود دیگرم باش و
دلمردگی را زنده كن با عشق

كل جهان من بدون تو
شرمنده ی پل های خواجوها ست

در آبگیر آرزوهایم
نیلوفرانه با تو همراهم

عكست كه می افتد درون آب
رویای تو آرامش قوهاست!

وقتی كه سر بر صخره می كوبد
دلتنگی ام شبها بدون تو

دریا پریشان از شب و ساحل
مبهوت این رفتار و الگو هاست

بی بادبانی رفته از یادم
دلشوره های هرچه بادا باد

دارد به آخر می كشد مارا
جنگی كه بین موج و پاروهاست

...

عاشقانه ‏ - نظر دهید...