آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست؟!
آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست؟!
تا به پایش بنهم جان و سر و دست کجاست
خاک را با نگهی گوهر رخشان بکند
آنکه ما را بدهد آنچه به دل هست کجاست
بر سر شرط میان همه ی شرط بران
بازی غیر بگیرد به کف دست کجاست
با قمار نگهش نرد مروت بازد
این چنین نیست کسی یا که اگر هست کجاست؟!
کس نیارد دل دریایی ما را در موج
ناخدایی که به طوفان بدهد دست کجاست
پرنیان هوس خواهش رفتن دارم
روزنی کو رهم از کوچه ی بن بست، کجاست؟!