الحكایة و التمثیل

انتشار اشعار شما در چکامه چکامه در اینستاگرام

در رهی محمود میشد با سپاه

از سپاه و پیل او عالم سیاه

هم زمین همچون فلک بود از شرار

هم فلک همچون زمین بود از غبار

گاو گردون و زمین از بانگ کوس

هردو قانع گشته از یک من سبوس

بود پیش راه در ویرانهٔ

بر سر دیوار اودیوانهٔ

چون بدید از دور روی شهریار

گفت ای سرگشتهٔ فرتوت کار

این همه پیل و سپاه و کار چیست

وین همه آشوب و گیر و دار چیست

گفت تا با این همه از پیش و پس

گردهٔ نان میخورم هر روز بس

مرد مجنون گفت من خوش میخورم

زانکه من بی این همه شش میخورم

چون نصیبت زین همه یک ماندهست

گرد کردن این همه بی فائدهست

کتاب قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معینکتاب جزء از کلدیوان بدون سانسور ایرج میرزاکتاب نفیس رازهایی درباره زناننسخه کامل کفرنامه کارورمان صد سال تنهایی مارکزدیوان بدون سانسور فروغ فرخزادمجموعه نفیس “چگونه شاعر شویم؟”مجموعه 150 شعرگرافی خاصمجموعه نفیس 100 شعر اروتیک فارسی

بخش15 مصیبت نامه عطار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *