الحكایة و التمثیل

انتشار اشعار شما در چکامه چکامه در اینستاگرام

بوسعید مهنه با مردان راه

بود روزی در میان خانقاه

مستی آمد اشک ریزان بیقرار

تا در آن خانقاه آشفته وار

پرده از ناسازگاری باز کرد

گریه و بد مستئی آغاز کرد

شیخ کو را دید آمد در برش

ایستاد از روی شفقت بر سرش

گفت هان ای مست اینجا کم ستیز

از چه میباشی بمن ده دست خیز

مست گفت ای حق تعالی یار تو

نیست شیخا دست گیری کار تو

تو سر خود گیر و رفتی مردوار

سر فرو رفته مرا با او گذار

گر ز هر کس دستگیری آیدی

مور در صدر امیری آیدی

دستگیری نیست کار تو برو

نیستم من در شمار تو برو

شیخ درخاک اوفتاد از درد او

سرخ گشت از اشک روی زرد او

ای همه تو ناگزیر من تو باش

اوفتادم دستگیر من تو باش

ای جهانی خلق مور خاکیت

پاک دامن کن مرا از پاکیت

برامیدی آمد این درویش تو

چون بنومیدی رود از پیش تو

کتاب قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معینکتاب جزء از کلدیوان بدون سانسور ایرج میرزاکتاب نفیس رازهایی درباره زناننسخه کامل کفرنامه کارورمان صد سال تنهایی مارکزدیوان بدون سانسور فروغ فرخزادمجموعه نفیس “چگونه شاعر شویم؟”مجموعه 150 شعرگرافی خاصمجموعه نفیس 100 شعر اروتیک فارسی

بخش40 مصیبت نامه عطار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *