کجاست کاهن دربار؟ خواب بد دیدم!
کجاست کاهن دربار؟ خواب بد دیدم!
که در عروسی اموات، قند ساییدم!
که روز تاجگذاری م تخت و تاجم رفت
که دستمایه ی اندوه شد شب عیدم
چه پادشاه نگون بخت و بی کفایتی ام
که دست اجنبی افتاده ملک جاویدم
تو سرزمین منی! ای کسی که دشمن و دوست
به جبر از تن تو کرده اند تبعیدم
دلم به دست تو افتاد – زود دانستم-
دل تو پیش کسی بود – دیر فهمیدم-
تویی که غیرت مردانه ی مرا دیدی
چرا تلاش نکردی برای تردیدم؟
در این شب ابدی کورسوی عقل کجاست؟
سر دو راهی ام و بین ماه و خورشیدم…