خانم بگیر روسری ات را، نخواستم…!

احساس سرد و سر سری ات را نخواستم
در خاطرم شناوری ات را نخواستم
با سایه ی عزیز خودم حرف می زنم
من یوسفم ، برادری ات را نخواستم
پس هی نیا كه در شب ِ من درد دل كنی
لازم نكرده، دلبری ات را نخواستم
دل خوش به سر نوشت خداداده ی خودم
بخت بلند اختری ات را نخواستم
من زیر بار منت یك زن نمی روم
خانم بگیر روسری ات را ، نخواستم…!